اشتباه دوست داشتنی
من قرار بود دکتر،مهندس بشماشتباه دوست داشتنی
من قرار بود دکتر،مهندس بشماوباما - قالیباف
این خبر را حتماً شما هم طی چند روز گذشته به دفعات دیده‌اید:
«باراک حسین اوباما به عنوان رئیس جمهور جدید امریکا انتخاب شده است.»
این خبر را چند روز پیش اولین بار روی خروجی یکی از خبرگزاری ها دیدم. تا اینجای کار اتفاق عجیب نبود اما نکته‌ای که خیلی جالب بود اولین نظری بود که از طرف یک خواننده برای خبر گذاشته شده بود.
این آقا یا خانوم خواننده خبر ، در تعریف ویژگی‌های رئیس جمهور جدید امریکا نوشته بود :
« امیدوارم آقای باراک اوباما به جز برنامه ریزی برای کشور خودش به فکر ایران هم باشه. برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران تلاش کنه. برای بهبود وضعیت معیشت مردم ایران راهکار ارائه بده. تلاش کنه تا ایران از تحریم دربیاد و فلان و فلان و فلان برنامه را در صدر لیست اولویت های کاری قرار بدهد»
پی نوشت :
فکر کنم این خواننده اخبار اینترنتی، اوباما رو با شهردار قالیباف اشتباه گرفته. همین !
اگه دوست داشتی بیا با هم بنویسیم.
با سلام وصلوات بر محمد وآل محمد
وبلاگ بسیار جالبی دارید اگر مایل به تبادل لینک هستید مارابا نام بزرگترین مرکز دانلود برای وبلاگ نویسان لینک کنید.به ما هم خبر دهید مطمئن باشید به سرعت شما رو لینک خواهیم کرد.
۲.اگر هم بچه شیعه هستی وآقا امام زمانتو دوست داری وبلاگ دیگر ما را هم با نام مکتب الشهدا شیراز لینک کن تا شاید بتونیم با این کار زمینه ظهور آقا رو فراهم کنیم ودنیا رو با این نام امید دهیم وهمه را منتظران واقعی ظهور کنیم.البتهاگر لیاقت داشته باشیم.آدرس وبلاگ:www.maktabeshohada.blogsky.com
دوست عزیز شما با آمدن به این لینک و ثبت نام در این سایت و گزاشتن تبلیغ در سایت خود میتوانید حداقل درآمد ماهیانه ۲۵۰۰۰ تومتن کسب کنید برای اطلا عات بیشتر به لینک زیر بروید :
http://www.oxinads.com/invitej.php?uid=20768
چی چی رو نیومدم؟ من که آیدی مسنجرم رو دادم. هر چی هم اومدم اینجا نبودین. تقصیر منه؟ عجب...از دست آقایون...
سلام از ماست برادر..ممنون از پیغام و محبت همیشگیتون.ارادت و مشتاق دیدار.
باد مسافران دهکده های کوچک را به تابستان ها می رساند
دریا نبض مرا موج می زند
دانایی...دانایی ام کجاست؟
پر از تهوع
با سیلابی بد بو از حرف و عدد، احساسم را بالا می آورم
خالی می شوم از خودم
حالا دیگر تو شده ام
مگر همین را نمی خواستی!؟
از من دیگر چیزی نمانده است
نه زخم، نه فریادی .
تمام شب یک نفس تو را فریاد می زنم
تو را عربده می کشم که نیستی
تو را که هرگز نبوده ای
که رفته ای
زیر انبوه ملافه های آبی گم شده ای
که مرده ای، که گورت را گم کرده ای.